درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جایی برای همه و آدرس nahid.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 29
بازدید ماه : 18
بازدید کل : 43984
تعداد مطالب : 44
تعداد نظرات : 22
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


جایی برای همه
جمعه 20 آبان 1390برچسب:, :: 21:37 ::  نويسنده : ناهید       

 با سلام خدمت بینندگان محترم

این وبلاگ متعلق به شماست 

اگر مطلب عکس و....... دارید با وبلاگ من در اشتراک بگذارید تا با نام خودتان انتشار یابد.

 

با تشکر

ناهید



جمعه 20 آبان 1390برچسب:جملات زیبا ,جملات آموزنده, :: 21:34 ::  نويسنده : ناهید       

 اگر خود را برای آینده آماده نسازید

بزودی متوجه خواهید شد که متعلق به گذشته هستید . . .

 

###############

 

دیروز چک باطله است

فردا چک وعده ای است

امروز است که تنها نقدینه شماست

آن را عاقلانه هزینه کنید . . .

 

###############

 

اولین قدم مثبتی که میتونید بردارید

این است که منفی نباشید . . .

 

###############

 

اگه کفشت پاتو می زد و از ترس قضاوت مردم پابرهنه نشدی

و درد رو به پات تحمیل کردی ، دیگر در مورد آزادی شعار نده . . .

 

###############

 

گر گرد کسی بسیار گردی

گرچه بس عزیزی ، خوار گردی . . .

 

###############

 

عقیده بعضی انسانها بر مبنای عقده اشان شکل می گیرد . . .

 

###############

 

نود و نه درصد ازنگرانیهای ما

در زندگی هرگز اتفاق نمی افتد . . .

(دیل کارنگی)

 

###############

 

باز هم بلند شو

ایستادن کسی که زمینش زده اند

از کسی که به زور سر پایش نگه داشته اند

زیباتر است . . .

 

###############

 

شاید "درد" را از هر طرف بخوانی درد داشته باشد

اما

"درمان" که نباشی "نامرد" می شوی . . .

 

###############

 

گناهی بالاتر از این نیست که از گناه دیگران پرده برداریم . . .

(جبران خلیل جبران)

 

###############

 

اگر طلب دشمن هستی خود را از دوستانت برتر بدان

ولی اگر دوست می‌خواهی بگذار دوستانت خود را از تو برتر بدانند . . .

(دیل کارنگی)

 

###############

 

جامعه ما قهرمان زنده قبول نمی کند

باید مُرد تا قهرمان شد . . .

 

###############

 

خوشبخت کسی است که شکوه رفتارش

آفریننده ی لبخند زندگی در چهره ی دیگران باشد . . .

 

###############

 

به ندای قلبت گوش بسپار ، قلبت همه چیز را می داند

زیرا قلب توهمان جایست که گنجه ات در آن نهفته است . . .

 

###############

 

وقتی با دوستانت دعوا می‌کنی تازه می‌فهمی آنها چقدر از اسرارت باخبرند . . .

 

###############

 

اگر وجود خدا باورت بشه،خدا واسه باورت یک نقطه میزاره یاورت میشه . . .

 

###############

 

اگر زیبایی را آواز سر دهی ، حتی در تنهایی بیابان ، گوش شنوا خواهی یافت . . .

(خلیل جبران)

 

###############

 

ادمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودی موفق میگردد

ولی او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد و این مشگل است

زیرا او دیگران را خوشبخت تر از انچه هستند تصور میکند . . .

(مونتسکیو)

 

###############

 

افکار عمومی جایگاه آدمها را مشخص می کنند نه بر تخت نشینان . . .

حکیم ارد بزرگ

 

###############

 

تردیدها به ماخیانت می کنند تا به آنچه لیاقتش را داریم نرسیم . . .

(شکسپیر)

 

###############

 

یک ابله تحصیل کرده از یک ابله بی سواد ابله تر است . . .

(مولیر)

 

###############

 

آنچه هستید شما را بهتر معرفی می کنید تا آنچه می گویید . . .

(حکیم بزرگمهر)

 

###############

 

بخشندگی ، انتشار بوی خوش بنفشه بر ته کفشی است که لگدمالش کرده است .

(مارک تواین)

 

###############

 

فقر یعنی در خیابان آشغال بریزیم و از تمیزی خیابونای اروپا تعریف کنیم!



جمعه 20 آبان 1390برچسب:داستان,داستان جالب,, :: 21:29 ::  نويسنده : ناهید       

 من تقریباً تو دستشویی نشسته بودم که از دستشویی کناری صدایی شنیدم که گفت :سلام حالت خوبه ؟

 

من اصلاً عادت ندارم که تو دستشویی مردانه هر کی رو که پیدا کردم شروع کنم به حرف زدن باهاش ، اما نمی دونم اون روز چِم شده بود که پاسخ واقعاً خجالت آوری دادم ؛

 

- حالم خیلی خیلی توپه .


بعدش اون آقاهه پرسید ؛


- خوب چه خبر ؟ چه کار می خوای بکنی ؟


با خودم گفتم ، این دیگه چه سؤالی بود ؟ اون موقع فکرم عجیب ریخت به هم برای همین گفتم ؛


- اُه منم مثل خودت فقط داشتم از اینجا می گذشتم .


وقتی سؤال بعدی شو شنیدم ، دیدم که اوضاع داره یه جورایی ناجور میشه ، به هر ترفندی بود خواستم سریع قضیه رو تموم کنم ؛


- منم می تونم بیام طرفت ؟


آره سؤال یه کمی برام سنگین بود . با خودم فکر کردم که اگه مؤدب باشم و با حفظ احترام صحبت مون رو تموم کنم ، مناسب تره ، بخاطر همین بهش گفتم ؛


- نه الآن یکم سرم شلوغه !


یک دفعه صدای عصبی فردی رو شنیدم که گفت :


- ببین . من بعداً باهات تماس می گیرم . یه احمقی داخل دستشویی بغلی همش داره به همه سؤال های من جواب می ده !!! ول کن هم نیست .